شاعر : محمدرضا رضایی نوع شعر : مدح و مرثیه وزن شعر : مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن قالب شعر : غزل
شـکـر خـدا دوبـاره شـدم مبـتـلای تو ای کُـشتهایکه جان دوعالم فدای تو
شکـرخـدا نـسـیم محـرّم وزیـده است هرشب شده عبادت من روضههای تو
بازاین چه نوحه وچه عزا وچهماتم است شکر خدا شـکـسـته دلـم درعزای تو
بـاورنـمیکـنـم که دوبـاره نـشـسـتهام با چـشـم خـیس بین حـسـیـنـیههای تو
با اذن مـادرت به سروسیـنه میزنم ممنونم از ترحّم و لطف وعـطای تو
من با غـذای روضهتان رشد کردهام وقـف شـماست بود ونـبـود گـدای تو
بیمار عـشقم و دهـهای بسـتهام دخـیل کـاسه بـدست گـوشـۀ دارالـشـفـایتو این عطرسرخ میوزد از سمت قتلگاه حـالا دلـم رسـیـده به پـائـیـنِ پـای تـو